اعتماد به نفس و شکست
مگه آدمای با اعتماد به نفس هم شکست میخورن؟
متاسفانه خیلیا فکر میکنن کسی که اعتماد به نفس بالایی داره هیچ وقت شکست نمیخوره باید خدمتتون عرض کنم این دو مورد هیچ ربطی بهم ندارن و آدمای با اعتماد به نفس هم شکست رو تجربه کردن و میکنن…
اما تفاوت این افراد و افراد معمولی در این هست که یه آدم با اعتماد به نفس بعد از هربار شکست بلند میشه و ادامه میده چون میدونه که حتما تو مسیر شکست میخوره.
اعتماد به نفس یعنی کار درست و معنی دار رو انجام بدیم نه کاری که آسونه و زود تموم میشه،تو مسیر موفقیت موانع زیادی سر راه ما هست و یکی از بازی های مغز ما اینه که دوس داره از کار سخت فرار کنه و کاری رو انجام بده که راحته چرا؟
چون مغز حس خوب دریافت میکنه واین حس خوب باعث تولید مواد شادی بخش(سرتونین،اندروفین،اکسی توسین،دوپامین)میشه و بعد از دریافت هر کدوم از این مواد مغز دوست داره دوباره کارهایی رو انجام بده که این حس رو مجدد دریافت کنه.
چرا نباید از آدمای با اعتماد به نفس تو مغزمون یک غول بسازیم؟
یکی از ایراداتی که ما انسان ها داریم اینه که: توی ذهنمون بعضی آدمارو اونقدر میبریم بالا که ازشون یه غول دست نیافتنی میسازیم مثلا استاد موسیقی،یا استاد سخنرانی مون رو ازش یه بت میسازیم و میگیم من هیچ وقت بهش نمیرسم بعد توی ذهنمون مرور میکنیم اون کجا و من کجا!
اما یه فرد با اعتماد به نفس میدونه که اون استاد با تمرین درست و مداوم به این جایگاه رسیده منم میتونم برسم!
نکته بعدی که مهمه اینه که بدونم احترام گذاشتن و ساختن یه غول باهم فرق داره یعنی من میتونم واسه استادم احترام زیادی قائل باشم.
اما ازش بت نسازم! زمانی که ما یه انسان که میتونه اشتباه مرتکب بشه رو جایگاهشو خیلی ببریم بالا به محض اینکه خطا کنه از چشم مون میفته چون تمام تصورات ما رو بهم زده…
درستش اینه بگیم هر انسانی یه سری ویژگی ها داره که شاید ما دوسش داشته باشیم و شاید دوسش نداشته باشیم بطور مثال یک بار یه رفتاری انجام دادم که از نظر خود من اشکالی نداشت اما یکی از همکارام ناراحت شد و گفت تو خودت مدرسی این حرفا و این کارا چیه؟!
این رو گفتم بدونیم ما انسانیم و هر کاری کنیم یه عده از رفتار ما خوششون میاد و یه عده خوششون نمیاد اما این به این معنی نیست که من کار اشتباهی انجام بدم و با این جمله خودمو توجیه کنم!
واسه اینکه بتونیم درست تشخیص بدیم میتونیم اول خودمون رو جای طرف مقابل بزاریم و ببینیم اگه کس دیگه ای این حرف رو به من میزد ناراخت میشدم یا نه!
یا میتونیم از دیگران و نزدیکان مون بازخورد بگیریم که آیا این رفتارم درست بوده یا غلط!
چطور طرز فکرمون رو نسبت به شکست عوض کنیم؟
اولین تمرین اینه قاب ذهنمون رو عوض کنیم یعنی اگر شکست خوردیم بجای اینکه بگیم چقدر من شکست میخورم بگیم چقدر تجربه بدست آوردم
یا مثلا بجای چقدر بد شانسم بگیم:چقدر قوی هستم بجای مشکل بگیم:مساله یا فرصت رشد
دومین تمرین اینه دقت کنیم ببینیم دفعه بعدی که شکست خوردیم ببینیم این شکست و اشتباه چطور به کار ما میاد و چه درسی میتونیم بگیریم؟
دیدگاهتان را بنویسید