نقش تبلیغات، سریالها و اینستاگرام در شکلگیری عزتنفس

در دنیای امروز که رسانههای تصویری بیش از هر زمان دیگری در زندگی روزمره ما حضور دارند، پرسشی اساسی مطرح میشود: چگونه این رسانهها تصویر ما از خودمان را شکل میدهند؟ از بیلبوردهای تبلیغاتی و سریالهای تلویزیونی گرفته تا پلتفرمهای اجتماعی چون اینستاگرام، هر یک به نحوی در فرایند ادراک فرد از خود و شکلگیری عزتنفس او دخیلاند. عزتنفس که به معنای ارزیابی فرد از ارزش خود است، بهشدت تحتتأثیر محیط، فرهنگ و بهویژه بازتابهایی قرار میگیرد که از دنیای رسانهای دریافت میکند. در این مقاله به تاثیرات متحمل عزتنفس و رسانه میپردازیم.
رسانه و ساخت تصویر ذهنی از خود
تصویر ذهنی از خود (Self-image) به معنای ادراکاتی است که فرد از ظاهر، توانمندیها، جایگاه اجتماعی و سایر ویژگیهای شخصی خود دارد. رسانههای تصویری به طور مستقیم و غیرمستقیم در ساخت این تصویر نقش ایفا میکنند. افراد با تماشای چهرهها، بدنها، سبک زندگیها و موفقیتهای نمایشی در رسانهها، یک “ایدئال اجتماعی” در ذهن خود میسازند و اغلب ناآگاهانه خود را با آن مقایسه میکنند.
این مقایسه، اگر بهصورت مداوم و با محتوای غیرواقعگرایانه باشد، میتواند باعث کاهش عزتنفس، افزایش احساس ناکافی بودن و شکلگیری تصویر ذهنی منفی از خود شود.
تبلیغات و فریب ظاهری استانداردها
تبلیغات یکی از نخستین و مؤثرترین عوامل در القای استانداردهای نابجا از زیبایی، موفقیت، و سبک زندگی است. برندهای تجاری از چهرههای زیبا، اندامهای متناسب، لبخندهای سفید و روابط عاشقانه ایدهآل برای فروش محصولات خود استفاده میکنند. در این میان، پیام نانوشتهای که به مخاطب القا میشود این است که “تو اگر شبیه این مدل نباشی، کافی نیستی”.
مطالعات روانشناسی اجتماعی نشان دادهاند که تماشای مکرر تبلیغات با مدلهای “کامل” میتواند در مخاطب بهویژه نوجوانان و زنان، احساس نارضایتی از بدن، اضطراب اجتماعی، و کاهش عزتنفس را ایجاد کند. فردی که عزتنفس پایینتری دارد، بیشتر در معرض مصرفگرایی و خریدهای احساسی قرار میگیرد، زیرا باور دارد که خرید آن محصول میتواند او را “بهتر” یا “مقبولتر” جلوه دهد.
تاثیر میزان استفاده از اینستاگرام بر روی تصویر بدن و عزت نفس با تاکید بر نقش خود طرحواره ظاهر
سریالها: روایتی از زندگی غیرواقعی
سریالهای تلویزیونی و پلتفرمی نیز یکی دیگر از ابزارهای قدرتمند تصویرسازی ذهنیاند. در این رسانهها، داستانها اغلب بر پایه درام، تجملگرایی، یا قهرمانسازیهای افراطی ساخته میشوند. شخصیتهای داستان اغلب زیبا، باهوش، موفق و دارای روابط عاشقانه ایدهآلاند. اما زندگی واقعی بهندرت چنین ترکیب کاملی از موفقیت و خوشبختی را ارائه میدهد.
مخاطبی که ساعتها از وقت خود را صرف تماشای این سریالها میکند، ناخواسته در معرض الگویی غیرواقعی قرار میگیرد. این پدیده، “اثر مقایسه اجتماعی” نام دارد؛ یعنی فرد از طریق مقایسه زندگی واقعی خود با شخصیتهای داستانی، احساس ضعف یا ناتوانی میکند. این حس میتواند مستقیماً به کاهش عزتنفس منجر شود، چرا که فرد احساس میکند در رقابت با آنچه در رسانه دیده، شکستخورده است.
اینستاگرام: زیباییشناسی فیلتر شده
اگر قرار باشد یک رسانه را بهعنوان قویترین پلتفرم در تأثیرگذاری بر عزتنفس معرفی کنیم، آن رسانه بدون تردید اینستاگرام است. در این شبکه اجتماعی، کاربران تصویری “ویرایششده” از خود به اشتراک میگذارند؛ تصویری که از لحاظ نوری، زاویه، ژست، و حتی چهره با فیلترها تغییریافته است.
محتوای غالب در اینستاگرام، تصویرهایی از مسافرتهای لاکچری، تناسباندام، موفقیتهای حرفهای و روابط عاشقانه آرمانی است. نوجوانان و جوانان که در سنین شکلگیری هویت قرار دارند، بهشدت از این محتوا تأثیر میپذیرند. آنها اغلب زندگی خود را با این تصاویر مقایسه میکنند و در صورت مشاهده تفاوت چشمگیر، ممکن است دچار حس ناکافی بودن و کاهش عزتنفس شوند.
از سوی دیگر، لایکها، کامنتها و تعداد دنبالکنندهها به معیاری برای ارزشگذاری اجتماعی تبدیل شدهاند. فردی که پستهایش بازخورد بالایی دریافت نمیکنند، ممکن است دچار اضطراب و احساس بیارزشی شود. این تأثیر، پدیدهای است که روانشناسان آن را “عزتنفس دیجیتال” مینامند: حالتی که ارزش فرد در نگاه خود، به میزان تأیید اجتماعی آنلاین وابسته میشود.
چرخه معیوب مقایسه و سرکوب خود اصیل
در مجموع، رسانههای تصویری ما را وارد چرخهای معیوب میکنند: ما خود را با یک تصویر آرمانی مقایسه میکنیم. از تفاوتها ناراضی میشویم، سعی میکنیم خود را به آن تصویر نزدیک کنیم، اما باز هم کافی نیستیم. این روند بهتدریج عزتنفس را تضعیف کرده و باعث دورشدن فرد از “خودِ اصیل” او میشود. یعنی آنچه واقعاً هست، با تمام نقاط قوت و ضعفش.
راهکارهایی برای رهایی از سلطه تصویرسازی رسانهای
در مواجهه با این پدیده، چند راهکار کلیدی پیشنهاد میشود:
- آموزش سواد رسانهای: درک اینکه آنچه در رسانهها میبینیم، گزینشی، نمایشی و گاهی ساختگی است، میتواند ذهن ما را از پذیرش بیچونوچرا آن آزاد کند.
- کاهش مصرف محتوای سمی: دنبالنکردن صفحات مقایسه محور یا حذف اپلیکیشنهایی که باعث اضطراب و ناامنی درونی میشوند، گام مهمی است.
- تقویت خودآگاهی و شفقت به خود: پذیرش خود واقعی، تمرین تمرکز بر نقاط قوت و دستاوردهای فردی و رفتار مهربانانه با خود میتواند عزتنفس را تقویت کند.
- ایجاد محتواهای واقعگرایانه و انسانی: حمایت از تولیدکنندگان محتوایی که سبک زندگی متعادل، ضعفها و چالشهای واقعی را نشان میدهند، میتواند به متعادلسازی فضای رسانهای کمک کند.
نتیجهگیری
رسانههای تصویری، از تبلیغات و سریالها گرفته تا شبکههای اجتماعی، میتوانند تأثیر گستردهای بر ادراک ما از خودمان بگذارند. این رسانهها استانداردهایی غیرواقعی و دستنیافتنی از زیبایی، موفقیت و خوشبختی ارائه میدهند که در صورت ناآگاهی، به کاهش عزتنفس و شکلگیری تصویر ذهنی منفی از خود منجر میشود. راه نجات از این چرخه، افزایش آگاهی، بازگشت به خود اصیل، و نپذیرفتن ارزشگذاری بر اساس معیارهای تحمیلی رسانهای است.
دیدگاهتان را بنویسید